شیرینترین عاشورای ملت ایران امسال رقم خورد؛ مخصوصاً آن لحظه که رهبر فرمود ای_ایران بخوان»
شیرینترین عاشورای ملت ایران امسال رقم خورد؛ مخصوصاً آن لحظه که رهبر فرمود ای_ایران بخوان»
ایرانِ امروز، در کربلایی مدرن، باز هم در برابر ترسها و طمعها تنها مانده؛ اما تنهاییاش از جنس غربت نیست، از جنس صلابت است. لشکر خوبان این سرزمین، با دلهای گرهخورده به حقیقت، در برابر هیمنهی دشمن ایستادند. مردمی که جان را بر کف گرفتند تا نشان دهند فرزندان عاشورایند. آنها فهماندند که ملت ایران، با هر اختلافی که دارد، اگر پای عزت و استقلال در میان باشد، کنار هم میایستند و جان میدهند، اما سر خم نمیکنند.

به گزارش دفتر رسانه و ارتباطات نهضت استادی بسیج قزوین ،استاد بسیجی دکتر مهدی مهدیخانی عضو هیات علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی ره یاد داشتی در خصوص شیرینترین عاشورای ملت ایران تدوین نموده است .
در متن این یاد داشت امده است :
من بارها طعم حضور در حسینیه امامخمینی(ره) را چشیدهام؛ آن لحظات ناب که با طنین نفسهای رهبری جان میگرفت و اشک بیدعوت میآمد. اما اینبار، وقتی از قاب تلویزیون زمانی دیدم که رهبر انقلاب پا به حسینیه گذاشت و جمعیت چون موجی فروخورده، ناگاه به خروش آمد، یکباره پرت شدم به سالهای جوانی؛ چه اشتیاقی در چشم این مردم بود وقتی نایب امامشان را دیدند! و با خود اندیشیدم: اگر دیدار نائب، اینچنین جان را شعلهور میکند، دیدار خود امام چه خواهد کرد؟ هرچند لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَباعَبْدِاللهِ دیشب باز هم دلم لرزید برای اهل حرمی که امید دیدار را در کربلا از کف دادند...
و امسال، عاشورا برای ایران رنگی دیگر دارد؛ رنگی از خون و غیرت، آمیخته با خاک وطن. این روزهای محرم، مصادف شده است با جنگی که شباهتهای هولناکی با آن ظهر داغ کربلا دارد. همانگونه که یزیدِ سال ۶۱ هجری در پی بیعتی ذلتبار از حسین بن علی بود، یزید زمان نیز از ما خواهان همان تسلیم خفتبار است. تاریخ، گویا به دایرهای بازگشته است. اما پاسخ، همان پاسخ است: «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة». آن روز حسین ایستاد، و امروز این ملت، با همه تفاوتها، یکصدا فریاد ایستادگی سر داده است. ملتی که طعم این معرفت را چشیده باشد، در تلاطم حوادث و تیرگی آزمونها، نه میلغزد و نه دل میبازد.
و چه چیز میتوانست شیرینترین پایانبخش این روزها و تمامی شایعههای آن باشد جز آن لحظه ناب در حسینیه امام خمینی(ره)، وقتی رهبر دلها، خطاب به حاج محمود کریمی فرمود: «ای ایران بخوان». آن لحظه، تاریخ را در خود گِرد آورد؛ صدای سینهزنی با اشک، نوحه با غیرت، و مراد با مریدان درهم آمیخت. این صدا نه فقط مرهم اندوهها، بلکه اعلام موجودیتی دوباره بود؛ تولد یک عهد. عهدی با عاشورا، با حسین، با ایران. عهدی که از میان خاکسترها برخاست و به جهان فهماند که ایران هنوز زنده است؛ زنده و پابرجا، تا همیشه...
ایرانِ امروز، در کربلایی مدرن، باز هم در برابر ترسها و طمعها تنها مانده؛ اما تنهاییاش از جنس غربت نیست، از جنس صلابت است. لشکر خوبان این سرزمین، با دلهای گرهخورده به حقیقت، در برابر هیمنهی دشمن ایستادند. مردمی که جان را بر کف گرفتند تا نشان دهند فرزندان عاشورایند. آنها فهماندند که ملت ایران، با هر اختلافی که دارد، اگر پای عزت و استقلال در میان باشد، کنار هم میایستند و جان میدهند، اما سر خم نمیکنند. حوادث سال ۱۴۰۴ ایران عزیز، تکرار سرافراز همان حقیقت جاودانهایست که در سال ۶۱ هجری در کربلا رقم خورد. و چه شعار زیبایی بر زبانها جاریست: «ایران حسین تا ابد پیروز است».
شیرینترین عاشورای ملت ایران امسال رقم خورد؛ مخصوصاً آن لحظه که رهبر فرمود ای_ایران بخوان»
افزودن دیدگاه جدید