print

حماسه عاشورا شورانگیز‌ترین حماسه تاریخ بشری است که نیرومندترین احساسات میلیون‌ها انسان را برانگیخته و از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی نیز در گذشته است

محرّم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است. امسال در ماه محرّم، نهضت حق در مقابل باطل تقویت می شود." (صحیفه امام؛ ج‏ 5، ص 177

 

‏ یکی از ابعاد بسیار مهمّ نهضت عاشورا بعد اصلاح گرانه آن بود. جامعه‌ای که از معیارهای اصیل دین و ملاکهای ارزشی فاصله بگیرد و فساد در پیکره آن ریشه بدواند، بی‌بند و باری در آن گسترش یابد و ظلم و ستم بر مردم حکومت کند و به جان و مال مسلمانان تعرض شود، چنین جامعه‌ای بیش از هر چیز نیاز به اصلاح دارد و امام حسین (ع) در چنین شرایطی زندگی می‌کردند و بنابراین مهمترین هدف قیام خویش را اصلاح امت جدّش معرفی کردند.‏ "امروز مطلب مهم است. از مهماتی است که جان باید پایش داد. همان مهمی است که سید الشهداء جانش را داد برایش، همان مهمی است که پیغمبر اسلام بیست و سه سال زحمت برایش کشید، همان مهمی است که حضرت امیر - سلام الله علیه - هجده ماه با معاویه جنگ کرد در صورتی که معاویه دعوی اسلام می کرد... برای اینکه یک سلطان جائر بود، برای اینکه یک دستگاه جائر بود، باید به زمینش بزند. آن قدر از اصحاب بزرگوارش را به کشتن داد، آن قدر از آنها را هم کشت؛ برای چه؟ برای اینکه اقامه حق بکند، اقامه عدل بکند."(صحیفه امام؛ ج‏6، ص33.   یکی از مهم ترین مشخصه های سیاسی عاشورا مساله پیوند و ارتباط دین و سیاست است .

امام حسین علیه السلام با حضور اجتماعی و قیام علیه حکومت، در حقیقت درصدد دخالت در سیاست بود و همین مساله را به عنوان یک تکلیف جهت حرکت و نهضت خویش قرار داد. امام برای خود یک ضرورت می دانست که برای سست نمودن پایه های حکومت ستمگران و برقراری حکومت عدل الهی تلاش کند و همین امر از مهم ترین مشخصه های یک اقدام حکومت سیاسی است .

امام خمینی قدس سره با الهام از این حرکت امام حسین علیه السلام نسبت به مسایل جامعه حساس بود و در برابر ستم ها و ظلم های رژیم پهلوی قیام نمود و مردم و جهان اسلام را به حمایت از دین خلا دعوت کرد.

امام خمینی قدس سره همواره معتقد بود که جامعه اسلامی از صدر اسلام تاکنون مبتلا به این اندیشه منحرف سکولاریزم (جدایی دین از سیاست) بوده که در دوره اخیر به اوج خود رسیده است:

«این یک نقشه شیطانی بوده است که از زمان بنی امیه و بنی عباس طرح ریزی شده است و بعد از آن هم هر حکومتی که آمده است تایید این امر را کرده است و اخیرا هم که راه شرق و غرب به دولت های اسلامی باز شده، این امر در اوج خودش قرار گرفت که اسلام یک مساله شخصی بین بنده و خداست و سیاست از اسلام جداست و نباید مسلمان در سیاست دخالت کند و نباید روحانیون وارد سیاست بشوند» . (2)

امام در حقیقت با الهام گیری از حرکت سیاسی - دینی عاشورا در صدد پاسخ گویی به سؤالات ذیل بود که امروز حکومت اسلامی الگویی جهت ملل مستضعف برگزیده است:

- آیا دین داری، خداپرستی به مرزهای سیاست محدود می شود؟

- آیا پیامبران و اوصیای الهی از دخالت در امور سیاسی احتراز می نمودند؟ و آیا انجام رسالت بزرگ آنان مبنی بر اقامه قسط عدالت اجتماعی بدون دخالت در امور سیاسی ممکن است؟

امام خمینی ریشه این تز انحرافی را یک توطئه تاریخی دانسته که در صدد تغییر روند تاریخ دینی بوده است. ایشان می فرماید:

«طرح مساله جدا بودن سیاست از روحانیت، چیز تازه ای نیست. این مساله در زمان بنی امیه طرح شد و در زمان بنی عباس قوت گرفت. در این زمان های اخیر هم که دست های بیگانه در ممالک باز شد، آنها هم به این مساله دامن زدند، به طوری که مع الاسف بعضی از اشخاص متدین و روحانیون متعهد هم باور شان آمده استعاشورا در نگاه بلند امام خامنه ای : مقام معظم رهبری، با اندیشه‌ای ژرف و دانشی وسیع، درس‌ها، پیام‌ها و عبرت‌هایی از مدرسه‌ی عاشورا مطرح نموده و جان تشنه‌ی شنوندگان را از درس‌های سازنده و الهام‌آفرین عاشورا سیراب می‌نماید. نوآوری، طراوت بیان، خلوص، عامل بودن و زمان آگاهی سبب گشته، دُرهای صید شده از آموزه‌های عاشورایی زیر نور خورشید آگاهی بدرخشند، چشم‌ها را خیره کرده و از جان برآمده بر جان نشینند. در دوران سیاه ستم شاهی، که اختناق یزیدی نفس‌ها را در سینه‌ها حبس کرده بود و ضرورت مبارزه‌ای حسینی از هر جهت احساس می‌شد، در مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی از سویی غبار تحریف از چهره‌ی مکتب عاشورا می‌زداید و از دیگر سو پیام عاشورا را چنان ترسیم می‌نماید که راه مبارزه را روشن و فروخفتگان را بیدار و عاشقان کربلا را به آنجا می‌برد که چون یاران امام حسین علیه‌السلام نه از خیل دشمن می‌ترسند و نه از قساوت قساوت‌پیشگان هراسی به خود راه می‌دهند. پس از به بارنشستن آموزه‌های حسینی در مقطعی از زمان و پیروزی اعجاب برانگیز انقلاب اسلامی ایران، این آموزه‌ها و درس‌ها در قالبی دیگر، به صورتی متین و راه‌گشا مطرح می‌شوند و راه زیستن را به پیروان نهضت حسینی، با تکیه بر آموزه‌های عاشورا می‌آموزد. در طول جنگ تحمیلی که درس‌های عاشورا و نهضت حسینی اوج یافته و الهام بخش ملتی بزرگ و حماسه‌ آفرین می‌گردد، در خطابه‌ها و تحلیل‌هایی استوار، درس ایمان، فداکاری، ایثار، شهادت‌طلبی، بصیرت، دشمن‌شناسی، مقاومت و صبر را فرا روی نسل انقلاب ایران می‌گشاید. این درس‌ها اثری شگرف در مردان و زنان این مرز و بوم به جای می‌نهد که خود از آن چنین می‌گویند: در شب هفتم یکی از برادران شهید در اهواز شرکت کردم. میان این جوان‌ها حتی مردان میان سال، وقتی نگاه بر چهره‌ی آنها می‌کردم با همه‌ی دل احساس می‌کردم که دارم شهدای کربلا را زنده در مقابل خود می‌بینم. این حماسه آفرینان جهان امروز، این کسانی که حاضرند گرسنگی بکشند و مقاومت بکنند و اما آنچه را که به نظرشان خلاف رضای خداست انجام ندهند.[1] و مشاهدات خود از شهادت‌طلبی، بزرگ‌ترین درس عاشورا در آن شرایط سرنوشت ساز، را این گونه ترسیم می‌کند: وقتی ملتی حرفی ندارد که شهید بدهد و شهید بشود، هیچ قدرتی در مقابل او تاب مقاومت نخواهد آورد.[2] ملت ایران با فراگرفتن همین درس‌ها، در صحنه‌های گوناگون مبارزه، در جبهه‌های مقاومت و ایثار و در سایر میدان‌ها، حماسه آفریدند و صحنه‌هایی افتخارآمیز و ماندنی در تاریخ شکوهمند ایران اسلامی ایجاد نمودند. سرانجام در پرتو این مقاومت‌ها، رشادت‌ها، ایثارها و جان‌فشانی‌ها، نظام مقدس جمهوری اسلامی به درختی تنومند و سترگ، که از بادها و طوفان‌ها باکی نداشت، تبدیل گردید. همه‌ی این‌ها به برکت درس‌های به یادماندنی و مکرر عاشورا بود که در ایران زمزمه گردیده و به الگوی بی‌نظیر مقاومت بدل شد. 

با این که بیش از هزار و چهارصد سال از واقعه جانسوز عاشورا می گذرد، اما هنوز عاشورا چشمه جوشان حماسه و آزادگی و رمز جهاد پایدار برای ماندگاری آیین الهی است; آیینی پیام آور توحید و عدل و در خور شان والای انسان، تا به برکت شعور خدادادی و شور حقیقت خواهی، شایسته جانشینی پروردگار در زمین گردیده، جان او تجلی گاه توحید و عدل شود.